به گزارش خبرنگار ایکنا؛ علیرضا قزوه و حجتالاسلام سیدعبدالله حسینی شعرهایی را در پی درگذشت استاد علامه محمدرضا حکیمی؛ فیلسوف، اندیشمند دینی و نویسنده نامدار کشور سرودهاند. این سرودهها برای انتشار در اختیار خبرگزاری ایکنا قرار داده شده است.
علیرضا قزوه
قلب صدف شکست و دُرّ یتیم ما رفت
علامه حکیمی، والاحکیم ما رفت
هر لفظ و هر کلامش جان کلام ما بود
دردا ز طور معنا دیشب کلیم ما رفت
حکمت سیاه پوشید، در کارگاه تفکیک
تا عقل سرخ کوچید، عشق از حریم ما رفت
آن کس که درد هجران روزی چشیده، داند
کز فرقتش چهها بر جان دو نیم ما رفت
آن فیلسوف عادل، دریای معرفت بود
بوی خوش عدالت، عطر نسیم ما رفت
آن دائم الطهاره، آن ماه، آن ستاره
میراث بیبدیل عهد قدیم ما رفت
آن آفتاب دانش، آن مرزبان توحید
آن چشمه سار حلم، آن ابر کریم ما رفت
مشهد سیاه پوشید، قم غرق داغ و غم شد
از «فَوْقَ کُلِّ ذِی عِلْم...» شخص علیم ما رفت
سیدعبدالله حسینی
از طور معنویت و عرفان، کلیم رفت
آمد ندا زعرش که قلب سلیم رفت
فرزانهای که زیست علی وار جان سپرد
علامهای که بود عمیق و علیم رفت
با کولهبار معرفت و دانش و دَهاء
مثل نسیم آمد و مثل نسیم رفت
مرگ توای حکیم در اسلام ثُلمهای است
کز تاج علم و فلسفه دُرِّ یتیم رفت
ای علم اشکریز که عالم سفر گزید
ای جهل شاد زی که سد عظیم رفت
دلخسته از بُحوث حدوث و قِدَم، رضا
با دستهای حادثه سوی قدیم رفت
منفک شد آن منادی تفکیک از جهان
در «عقل سرخ» صاحب قول قویم رفت
همداستان عدل علی بود و عاقبت
آن مرد را رفیق و وصی وندیم رفت
بازار علم و فلسفه از رونق اوفتاد
حکمت، سیه بپوش که مرد حکیم رفت
انتهای پیام